▪️تعریف عقد لازم: طبق ماده ۱۸۵ قانون مدنی عقد لازم آن است که هیچیک از طرفین معامله حق فسخ آنرا نداشته باشد مگر در موارد معینه.
▪️تعریف عقد جایز: طبق ماده ۱۸۶ قانون مدنی عقد جایز آن است که هر یک از طرفین بتواند هر وقتی بخواهد آنرا فسخ کند.
▪️مفاد پیمان و بهویژه شرایط عمومی پیمان دلالت دارد بر اینکه پیمان هم عقد لازم است و هم عقد جایز. به عبارت بهتر عقد پیمان نسبت به پیمانکار لازم و نسبت به کارفرما جایز است. لذا پیمانکار هیچگاه نمی تواند به طور یک جانبه پیمان را فسخ کند اما کارفرما هر وقت بخواهد می تواند به فسخ آن مبادرت ورزد.
▪️بنابراین وضعیت پیمانکار در پیمان همیشه متزلزل می باشد.
▪️تعریف عقود معین: عقودی هستند که برای انعقاد آنها از قالبهای ویژه و خاصی استفاده می شود و در قانون تعریف مشخصی دارند مانند عقود بیع و اجاره و … .
▪️تعریف عقود نامعین: به عقودی که خارج از قالب عقود معین بسته می شوند اطلاق می گردد.
▪️در قدیم هرجا نمیتوانستند عقدی را در قالب عقود معین بریزند از عقد صلح استفاده می کردند و از اینرو به این عقد سیدالعقود میگفتند.
▪️مطابق ماده ۱۰ قانون مدنی: قراردادهای خصوصی نسبت به کسانی که آنرا منعقد نموده اند در صورتیکه مخالف صریح قانون نباشد نافذ است.
▪️قابل توجه اینکه مفاد پیمان به گونهای است که از ترکیب چند عقد معین و نامعین تشکیل شده است و می توانیم در آن آثاری از عقود بیع، اجاره، جعاله، صلح ، وکالت و … را مشاهده کنیم. بنابراین پیمان از جمله عقود مختلط می باشد. با اینحال هیچیک از اینها دلیلی به جواز (جائز بودن) عقد پیمان نیست بلکه پیمان که هسته مرکزی آن موافقتنامه است فینفسه از عقود لازم است که اساساً به اراده هیچیک از طرفین قابل فسخ نیست.
▪️آنچه لزوم پیمان را به جواز آن به نفع کارفرما تغییر می دهد ماده ۴۸ شرایط عمومی پیمان (با عنوان خاتمه پیمان) است که میتوان آنرا به خیار (شرط) پیمان برای کارفرما دانست. این ماده باعث تزلزل پیمانکار در پیمان می شود و او همیشه پیمان را در خطر اضمحلال و نابودی میبیند. پروژه.