بهره برداری درست از تعدادی تأسیسات و یا یک واحد بزرگ وقتی که تحت نظر دو یا چند مدیریت مستقل و یا اینکه با استقلال جزئی اداره میگردند. مدیریت هماهنگ معمولاً برای بالا بردن منافع کلی تأسیسات یا گروه های مختلف تأسیساتی است که اگر به طور جداگانه اداره شوند سود کمتری میدهند
برنامه کلی بهره برداری ممکن است به توافق ادارات ذی نفع یا توسط یک مؤسسه واحد تعیین گردد
Co-ordinated operation
معنی لغت به فارسی:
بهره برداری هماهنگ