مدیریت پروژه (Project management) تخصیص، پیگیری و کاربرد منابع برای رسیدن به اهداف مشخص در یک دوره زمانی خاص را مدیریت پروژه میگویند.
به بیان دیگر مدیریت پروژه بهکارگیری دانش، مهارتها، ابزارها و تکنیکها برای فعالیتهای پروژه به منظور تحقق الزامات پروژه است. مدیریت پروژه با استفاده از فرایندهایی همچون فرایندهای آغازین، برنامهریزی، اجرایی، پایشی و اختتامی انجام میپذیرد.
کنترل پروژه در این راه از سه عامل زیر بهره میگیرد.
- – تعیین وضعیت واقعی پروژه
- – مقایسه وضعیت واقعی با برنامه
- – در نظر گرفت اقدام اصلاحی
پنج گروه فرآیند مدیریت پروژه
- آغاز
- برنامهریزی
- اجرا
- نظارت و کنترل
- اتمام
راهنمای پیکرهی دانش مدیریت پروژه (PMBOK)، این گروهها را به عنوان یک سری اقدامات و فعالیتهایی معرفی میکند که با هم رابطهی متقابل دارند و برای رسیدن به نتیجه، هدف یا خدماتِ از پیش تعیین شده به اجرا درمیآیند.
حوزه های دانش مدیریت پروژه:
دومین دستهبندی فرایندها بر اساس حوزههای دانش است. حوزههای دانش فرایندها را بر اساس نوع مهارتی که نیاز دارند تقسیم میکنند. حوزههای دانش pmbok نسخه پنجم به شرح زیر میباشد:
- حوزه دانش مدیریت یکپارچگی پروژه: فعالیتها و فرآیندهایی که برای شناسایی، تعریف، ترکیب، متحد کردن، هماهنگ کردن فرآیندهای متفاوت و فعالیتهای مدیریت پروژه در گروه فرآیندهای مدیریت پروژه، نیاز است.
- حوزه دانش مدیریت محدوده پروژه: فرآیندهایی که برای اطمینان از اینکه پروژه شامل همهکارهای موردنیاز است؛ و تنها کاری که برای تکمیل پروژه با موفقیت موردنیاز است.
- حوزه دانش مدیریت زمان پروژه: فرآیندهایی که برای مدیریت به اتمام رسیدن بهموقع پروژه موردنیاز است.
- حوزه دانش مدیریت هزینه پروژه: فرآیندهایی که در طرحریزی، سنجش، بودجهبندی، تأمین و منابع مالی و کنترل هزینهها درگیر هستند، باعث میشود که پروژه با بودجه مصوب تکمیل شود.
- حوزه دانش مدیریت کیفیت پروژه: فرایندها و فعالیتهای انجام سازمانی که سیاستهای کیفیت، اهداف، مسئولیتها را ارزیابی میکند، بهطوریکه نیازها برای انجام شد پروژه را برآورده میکند.
- حوزه دانش مدیریت منابع انسانی پروژه: فرآیندهای سازماندهی، مدیریت و رهبری گروه.
- حوزه دانش مدیریت ارتباطات پروژه: فرآیندهایی که برای برنامهریزی بهموقع و مناسب، گردآوری، ایجاد، توزیع، ذخیره و بازیابی، مدیریت، کنترل، نظارت و وضع نهایی اطلاعات پروژه نیاز است.
- حوزه دانش مدیریت ریسک پروژه: فرآیندهایی برای طرحریزی مدیریت ریسک در پروژه، شناسایی، تحلیل، برنامهریزی پاسخ و کنترل ریسک در پروژه نیاز است.
- حوزه دانش مدیریت تدارکات پروژه: فرآیندهای لازم برای خرید یا تهیه محصولات، خدمات، یا نتایج موردنیاز از خارج از گروه پروژه. فرایندها در این زمینه عبارتاند از برنامهریزی تدارکات، برنامهریزی درخواست، درخواست، انتخاب منابع، مدیریت قرارداد و خاتمه قرارداد.
- حوزه دانش مدیریت ذینفعان پروژه: فرآیندهایی که برای شناسایی کلیه افراد یا سازمانهای تحت تأثیر پروژه، تحلیل انتظارات سهامداران و تأثیر آن بر پروژه، توسعه استراتژی مدیریت مناسب برای مؤثر درگیر شدن سهامداران در تصمیمات و اجرای پروژه نیاز است.
هرکدام از این ده محدوده دانش شامل فرآیندهایی است که برای انجام پروژه در نظم و انضباط برای دستیابی به مدیریت پروژهای مؤثر، نیاز است. هرکدام از این فرایندها با دستهبندی دریکی از گروههای پنجگانه فرآیندی، منجر به ایجاد یک ساختار ماتریس (۴۷ فرآیند مدیریت پروژه) میشود، بهطوریکه هر فرایند میتواند به یک محدوده دانش و گروه فرآیندی مرتبط شود.
پیشگامان مدیریت پروژه
مدیریت پروژه در نیمهی دوم قرن بیستم، و به کمک استراتژیهایی تکامل پیدا کرد که این استراتژیها توسط پرسنل نظامی در جنگ جهانی دوم برای نظارت و بررسیِ پروژههای بزرگ و پیچیدهای استفاده میشد که شامل هزاران نفر و تجهیزات نظامیِ وسیعی میشدند.
ریشههای مدیریت پروژه را میتوانیم در پروژههای بزرگ دولتی که در اواخر قرن نوزدهم اجرا میشدند، خصوصا پروژههای مربوط به ساخت خطوط راهآهن بین قارهای، نیز ببینیم. پروژهی خط آهن در سال ۱۸۶۰ آغاز شد، هزاران نفر در آن مشغول به کار بودند و چندین تُن مواد اولیهی خام که از مکانهای مختلف آورده میشدند نیز در آن بهکار گرفته میشد.
در اوایل قرن بیستم میلادی، فردریک تیلور (Frederick Taylor) با معرفی مفهوم مدیریتِ هر مرحله از کار روزانه برای کارگران، تجارت صنعتی را متحول کرد. تیلور به جای اینکه از کارگران بخواهد بیشتر تلاش کنند یا ساعات کاریشان را افزایش دهند، استراتژیهایی برای انجام هوشمندانهترِ کارها پایهگذاری کرد و در نتیجه بازدهی را بالا برد.
هنری گانت (Henry Gantt)، که یکی از دستیاران تیلور بود و در کشتیسازی مهارت داشت، در طول جنگ جهانی اول، ایدهی استفاده از نمودارهای مختلف برای انجام بعضی از وظایف را توسعه داد.
فعالیتهای گانت باعث شدند که مدیریت پروژه به عنوان رشتهای مجزا در محیط کاری و همچنین در مطالعات روانشناسی صنعتی و مدیریت منابع انسانی و بازاریابی شناخته شود. در زمان جنگ جهانی دوم، مدیران صنعتی و نظامی شروع به استفاده از فرآیندهای مدیریتی و استراتژیک دقیقتری کردند تا بتوانند بیشترین بهره را از نیروی کار بگیرند. این استراتژیها شامل نمودارهای شبکهای و روش مسیر بحرانی بودند.
خیلی زود این فعالیتها در صنایع مختلف رواج پیدا کردند. با اینکه جزئیات آنها در دورههای زمانی و صنایع مختلف متفاوت بودند، اما فلسفهی اصلی تغییری نکرده بود: برای رسیدن به موفقیت، تمامی پرسنل و سیستمهای مختلفی که در تجارت وجود دارند، باید در هماهنگی با هم کار کنند تا بتوان به موفقیت دست پیدا کرد و پروژه را به نتیجه رساند.
نرمافزارهای رایج مدیریت پروژه شامل سری نرمافزارهای پریماورا (نرمافزار) primavera و همچنین نسخههای اماس پروجکت msp میباشند.