در پروژه‌های پیمانکاری، تأمین منابع مالی از سوی کارفرما یکی از پیش‌نیازهای اجرای صحیح، منظم و اقتصادی قرارداد محسوب می‌شود. با این حال، در برخی موارد، کارفرما به دلایلی همچون عدم تأمین اعتبار توسط بانک عامل یا عدم پرداخت از سوی کارفرمای اصلی، به پیمانکار اعلام می‌کند که در حال حاضر قادر به ایفای تعهدات مالی خود نیست. این اعلام می‌تواند پروژه را در وضعیت حقوقی و اجرایی خاصی قرار دهد. در این مقاله تلاش می‌کنیم به این پرسش پاسخ دهیم که آیا پیمانکار در چنین حالتی می‌تواند عملیات پروژه را متوقف کند و آیا توقف ناشی از آن، مشمول تأخیرات مجاز است یا خیر.

۱. جایگاه تأمین مالی در قراردادهای پیمانکاری

قراردادهای پیمانکاری، از حیث حقوقی، در زمره‌ی عقود معوض محسوب می‌شوند، به این معنا که تعهدات مالی کارفرما در مقابل تعهدات اجرایی پیمانکار قرار دارد. این تقابل، یکی از ارکان اصلی تعادل قراردادی است. تأخیر یا امتناع از ایفای تعهدات مالی از سوی کارفرما، این توازن را بر هم می‌زند و می‌تواند مبنای مشروعی برای واکنش حقوقی پیمانکار باشد.

۲. تحلیل حقوقی حق توقف پیمانکار

مبنای اصلی حقوقی توقف عملیات از سوی پیمانکار، در ماده ۳۷۷ قانون مدنی ایران آمده است:

«هر یک از بایع و مشتری حق دارد از تسلیم مبیع یا ثمن خودداری کند تا طرف دیگر حاضر به تسلیم شود، مگر این‌که مبیع یا ثمن موجل باشد.»

این ماده که بر نهاد «حق حبس» استوار است، گرچه در باب بیع آمده، اما به عنوان یک قاعده عمومی در کلیه عقود معوض از جمله قراردادهای پیمانکاری نیز قابل اعمال است. مطابق این قاعده، پیمانکار می‌تواند در برابر امتناع یا ناتوانی کارفرما از ایفای تعهدات مالی، از اجرای تعهدات خود امتناع کند.

از سوی دیگر، در فقه امامیه نیز قاعده‌ای وجود دارد که می‌گوید:

“إِذَا سَقَطَ أَحَدُ الْعِوَضَيْنِ، سَقَطَ الآخَرُ.”

یعنی اگر یکی از دو عوض ساقط شود، الزام به ایفای عوض دیگر نیز منتفی خواهد شد. بر اساس این قاعده، اگر کارفرما به هر دلیل نتواند یا نخواهد تعهد مالی خود را ایفا کند، پیمانکار نیز ملزم به اجرای تعهدات اجرایی نخواهد بود.

۳. تحلیل وضعیت از منظر قواعد عمومی قراردادها

در حقوق قراردادها، تعهدات طرفین نه‌فقط در قالب نصوص قراردادی، بلکه بر پایه اصل حسن نیت و عرف نیز تحلیل می‌شود. اگر کارفرما رسماً اعلام کند که در وضعیت حاضر قادر به پرداخت نیست، این اعلام به نوعی اظهار عدم تمایل یا عدم توانایی موقت به ایفای تعهدات تلقی می‌شود و در واقع، نشانه‌ای از اختلال در اجرای متقابل قرارداد است.

اصل انصاف و توازن تعهدات ایجاب می‌کند که در چنین حالتی، پیمانکار الزام به اجرای یک‌جانبه‌ی قرارداد نداشته باشد. بنابراین، توقف پروژه از سوی پیمانکار نه تنها از منظر حقوقی موجه است، بلکه با روح قرارداد نیز سازگار است.

۴. تأخیرات ناشی از توقف پیمانکار؛ مجاز یا غیرمجاز؟

پرسش مهم بعدی این است که آیا توقف ناشی از ناتوانی مالی کارفرما، به عنوان تأخیرات مجاز قابل پذیرش است یا خیر؟

با توجه به آن‌چه در بندهای پیش گفته شد، پاسخ به این پرسش مثبت است. به بیان دیگر، از زمان اعلام کارفرما مبنی بر عدم توانایی در تأمین منابع مالی، پیمانکار نه‌تنها حق توقف عملیات را دارد، بلکه تأخیر ناشی از این توقف، از نوع تأخیرات مجاز محسوب می‌شود.

۵. جایگاه این موضوع در دعاوی پیمانکاری

در عمل، کارفرمایان گاهی توقف پیمانکار را به عنوان تخلف از مفاد قرارداد قلمداد کرده و از آن در جهت اعمال جریمه یا فسخ استفاده می‌کنند. در چنین مواردی، دفاع حقوقی مؤثر پیمانکار مستلزم تبیین دقیق مفاهیم «حق حبس»، «اختلال در ایفای عوضین» و «اصل تقارن تعهدات» در مراجع داوری یا قضایی است.

اگرچه در رویه‌ی قضایی صراحتی در این خصوص وجود ندارد، اما سابقه‌ی آرای هیأت‌های حل اختلاف و داوری‌های خصوصی نشان می‌دهد که در مواردی که ناتوانی کارفرما در پرداخت، به نحوی مستند و روشن باشد، توقف پیمانکار به عنوان اقدامی موجه پذیرفته شده است.

شرکت پیمان ساخت شریف (دکتر کلیم) با بهره‌گیری از متخصصین حقوقی و فنی مجرب و برجسته در کشور، اقدام به دفاع از حقوق هر یک از طرفین در دعاوی این حوزه می‌نماید. این شرکت تاکنون پروژه‌های متعددی را در سطح ملی با موفقیت به پایان رسانده و حقوق موکلین خود را به ایشان بازگردانده است.

۶. ملاحظات اجرایی و حقوقی

با این حال، پیمانکار باید پیش از اعمال حق توقف، نکات زیر را رعایت کند:

  • اعلام کتبی و مستند علت توقف به کارفرما؛
  • درخواست رسمی برای اعلام وضعیت مالی جهت پیشگیری از ادعای یک‌طرفه بودن تصمیم؛
  • ثبت مکاتبات در چارچوب قراردادی و با رعایت تشریفات لازم؛
  • تلاش برای حفظ حداقل کارگاه فعال در صورت امکان، جهت تقلیل آثار توقف.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

در قراردادهای پیمانکاری، هرگونه اخلال در ایفای تعهدات مالی از سوی کارفرما می‌تواند منجر به برهم خوردن تعادل قراردادی شود. در چنین شرایطی، پیمانکار با استناد به ماده ۳۷۷ قانون مدنی و قاعده‌ی فقهی سقوط عوضین، می‌تواند به‌طور مشروع عملیات پروژه را متوقف کند و از زمان اعلام کارفرما، تأخیرات ناشی از این توقف به عنوان تأخیرات مجاز تلقی می‌شود.

اگرچه توصیه می‌شود پیش از اعمال چنین حقی، ارزیابی کامل حقوقی و راهبردی صورت گیرد، اما در صورت تحقق شرایط، پیمانکار می‌تواند از این ابزار برای مدیریت ریسک‌های ناشی از بی‌تعهدی مالی کارفرما بهره‌مند شود.

 

مقاله بعدی >>>>> ضوابط و مقررات تامین مالی پروژه‌ها و آثار قراردادی و حقوقی مرتبط با آن

 برای اولین مشاوره تخصصی رایگان (حضوری یا تلفنی) به مدت 20 دقیقه، فرم زیر را تکمیل کنید 

و یا با شماره 28426520 تماس بگیرید

این پیشنهاد به منظور اولین تجربه همکاری با شرکت پیمان ساخت شریف در نظر گرفته شده است.

برای عضویت در گروه تلگرامی پرسش و پاسخ های مدیریت ادعا و تاخیرات (کلیک کنید) @drclaim_club

برای مطالعه بیشتر در خصوص آموزش تهیه لایحه تاخیرات می توانید کتابهای زیر را نیز تهیه بفرمایید و یا در دوره شرکت نمایید

دسته‌ها: پایگاه دانش

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

مقالات مرتبط

کارشناس رسمی خسارت پروژه

اهمیت فراگیری مدیریت ادعا برای کارشناسان رسمی دادگستری (کمی سازی خسارت، تحلیل تاخیرات و…)

پایگاه دانش
اهمیت مدیریت ادعا برای کارشناسان رسمی دادگستری در دهه‌های اخیر، با پیچیده‌تر شدن قراردادهای عمرانی، صنعتی و زیرساختی، حجم دعاوی حقوقی و فنی ناشی از تأخیرات، تغییر مقادیر، خسارات ناشی…
بیش تر بخوانید

آیا کارفرما می‌تواند مطالبه خسارت را از پیمانکار سلب کند؟

پایگاه دانش
در قراردادهای پیمانکاری، یکی از بندهایی که اغلب از سوی کارفرما پیشنهاد و گاهی اوقات به‌صورت تحمیلی به پیمانکار ارائه می‌شود، بندی است تحت عنوان «شرط عدم مسئولیت کارفرما نسبت…
بیش تر بخوانید

آخرین مقالات پایگاه دانش

keyboard_arrow_up

ثبت نام 4 دوره جامع با حضور برترین اساتید کشور - فرصت محدود

X
مشاوره با کارشناس