تقریباً تمام پروژههای ساخت با تأخیر مواجه میشوند که با توجه به اینکه کدام یک از طرفین مسئولیت تأخیر را بر عهده میگیرد، باعث تمدید زمان یا خسارت تعیین شده برای تأخیرات پیمانکار (Liquidated Damage) میشود. علاوه بر سطح آگاهی و پشتیبانی فنی، عوامل دیگری نیز بر ارزیابی واقعگرایانه از دعوی تمدید مدت پیمان اثر میپذارند. در کشورهایی که در صنعت ساخت از متدهای بهروز استفاده نمیشود (مانند پاکستان)، معمولاً این جوانب بحرانی مدیریت پروژه و قرارداد در نظر گرفته نمیشود و باعث بروز مناقشات بین طرفین پروژه و ارجاع به دادگاه میشود. در این مقاله 6 فاکتور اصلی تأثیرگذار در تمدید مدت پیمان را معرفی میکنیم.
بر اساس نظرسنجی انجام شده در این پژوهش، مهمترین دلیل دعوی مربوط به تمدید مدت پیمان، تأخیر در پرداخت به پیمانکار است. سایر عوامل مهم در شکل زیر نمایش داده شدهاند.
در این پژوهش مشخص شد که معمولاً برنامه زمانبندی پروژهها به صورت غیر واقعگرایانه تهیه میشوند و در نتیجه مدت اولیه پیمان با واقعیت فاصله دارد. علاوه بر این در اکثر پروژهها، مدیریت و کنترل پروژه به درستی انجام نمیگیرد که عامل مضاعفی برای عدم پیشرفت پروژه مطابق برنامه میشود. بنابراین قراردادها در پروژهها شامل الحاقیههای زمانی متعدد میشوند.
برای کاهش تعداد الحاقیههای زمانی قرارداد، استقرار یک سیستم یکپارچه کنترل و آنالیز تأخیرات برای پیمانکار در پروژه ضروری است.