در مورد زمان دقیق وقوع دو یا چند تاخیر که میتوانند به عنوان تاخیر همزمان درنظر گرفته شوند، دو نظریه متفاوت وجود دارد:
- تاخیر همزمان Literal
- تاخیر همزمان Functional
همزمانی Literal
همزمانی Literal هنگامی اتفاق میافتد که دو یا چند رویداد تاخیرساز دقیقا در یک زمان اتفاق بیفتند. به این معنی که در یک زمان شروع شده و در یک زمان نیز به پایان برسند. شکل زیر تاخیر همزمان Literal را نشان میدهد.

همزمانی Functional
همزمانی Functional هنگامی اتفاق میافتد دو یا چند تاخیری که در مسیرهای مختلفی از برنامه زمانبندی قرار دارند، به صورت همزمان بر تاریخ اتمام کار تاثیر بگذارند. به عبارت دیگر در این حالت تاخیرات در دوره آنالیز رخ میدهند.

مقایسه بین تاخیرات همزمان Literal و Functional
تاخیر همزمان Functional آزادی عمل بیشتری در شناسایی و کمیسازی تاخیرات همزمان دارد، زیرا تاخیرات در یک بازه محاسباتی رخ میدهند در حالی که در تاخیر همزمان Literal تاخیرات باید دقیقا در یک زمان رخ دهند. فرضی که در تئوری Functional میشود این است که بیشتر تاخیرات پتانسیل بحرانی شدن را دارند، زیرا تاخیر میتواند باعث مصرف شناوری مسیر غیربحرانی شود.
همزمانی Functional با متودولوژیهای آنالیز تاخیری که از روش مسیر بحرانی (CPM) به عنوان مبنا استفاده میکنند و از نوعی تحلیل دوره زمانی بهره میبرند، هماهنگ است. از آنجایی که این روشها، تاخیر را در پایان دورههای زمانی اندازهگیری میکنند (معمولا هنگام بهروزرسانی وضعیت)، منطقی است که از همزمانی Functional استفاده شود. در واقع تئوری Functional این واقعیت که روش مسیر بحرانی و برنامههای زمانبندی، حتی اگر به درستی نگهداری شوند، بینقص نیستند را در نظر گرفته است؛ چرا که برخی از تاخیرهای تقریبا بحرانی ممکن است در واقع تاخیرات همزمان باشند.
تئوری Literal به دلیل اینکه رویدادهای تاخیر رخ داده باید دقیقا در یک زمان رخ داده باشند، تعداد تاخیر همزمان بسیار کمی را شناسایی میکند. در تئوری Literal تاخیرات همزمان به صورت روزانه در برنامه زمانبندی بررسی میشوند. در واقع در این حالت اگر تاخیر اول (مثلا مربوط به کارفرما) در روز اول شروع شود و تاخیر دوم (مثلا مربوط به پیمانکار) در روز دوم شروع شود، این دو تاخیر همزمان محسوب نمیشوند.
تفاوت بین نتایج تئوری Literal و Functional بسیار زیاد است. در تئوری Literal در صورتی که کارفرما و پیمانکار هر دو تاخیری با مدت یکسان اما در زمانهای متفاوت داشته باشند، هر دو مشمول تاخیر جبرانشدنی خواهند شد. در این تئوری تاخیر ایجاد شده توسط دو طرف یکدیگر را خنثی نمیکنند و به صورت جداگانه محاسبه میشوند. اما در تئوری Functional قبل از محاسبه خسارت، اثر خنثی کردن در نظر گرفته میشود.