اگر شما پیمانکاری هستید که میخواهید بابت ادعای پروژه خود خسارت مالی دریافت کنید، باید ثابت کنید که به نوعی خسارت دیدهاید. از دست رفتن بهرهوری پیمانکار (اختلال یا Disruption) یکی از مواردی است که باعث خسارت به پیمانکار میشود. روشهای متنوعی برای محاسبه بهرهوری از دست رفته ناشی از رویدادهای اختلال وجود دارد. رویکرد سنجش بهرهوری (Measured Mile) یکی از راههای اثبات و محاسبه بهرهوری از دست رفته پیمانکار در پروژه است که در طبقهبندی روشهای تحلیل اختلال، روشی بر پایه بهرهوری است.
در روش سنجش بهرهوری (Measured Mile) ابتدا یک دوره کنترلی به عنوان مبنای سنجش تعیین میشود که این دوره کنترل، از دورهای که بهرهوری پروژه (نیروی کار و ماشین آلات و مصالح) شرایط عادی خود را داشته، نمونهبرداری میشود. سپس این دوره کنترلی را با دورههای زمانی که بهرهوری پیمانکار تحث اثر منفی قرار گرفته است مقایسه میکنند. بنابراین ارقام کنترلی مستقیما از دل پروژه و زمانی که پروژه همانطور که همه انتظار داشتد پیش میرفت، میآیند.
نکتهای که باید در اینجا مورد توجه قرار گیرد این است که بازه کنترلی انتخاب شده باید به اندازه کافی بزرگ باشد که بتواند به عنوان نمونهای قابل اعتماد از عملکرد نرمال پروژه در نظر گرفته شود. روش سنجش بهرهوری (Measured Mile) یکی از مورد قبولترین روشهای محاسبه بهرهوری از دست رفته است، اما با این حال میتواند بسیار پیچیده باشد و نیاز به اسناد زیادی دارد.
در چه شرایطی استفاده از روش سنجش بهرهوری (Measured Mile) میتواند دارای چالش باشد؟
- در بسیاری از مواقع مشخص کردن دوره کنترلی به عنوان مبنای سنجش با ابهامات و چالشهایی همراه است و ممکن است طرفین در تعیین مبنای سنجش به توافق نرسند.
- در شرایطی که نتوان به طور مشخص بازه زمانیای از پروژه را مشخص کرد که شرایط بهرهوری عادی داشته باشد. یعنی پروژه از ابتدا تا انتها با اختلال مواجه باشد. (نتوان مبنای سنجش مشخصی برای مقایسه با شرایط اختلال یافت)
- در شرایطی که بازه مبنای سنجش تحت تاثیر منفی مواردی قرار گرفته باشد که مستحق دریافت خسارت نبودهاند، که در این شرایط نیاز به ایجاد اصلاحاتی در محاسبات بهرهوری بهوجود میآید. اما با اینکه این اصلاحات میتوانند مفید باشند، هر چه اصلاحات بیشتری صورت بگیرد، آنالیز انجام شده تئوریتر و غیر قابل اعتمادتر میشود.
چالش استفاده از روش سنجش بهرهوری در ایران
مهمترین مسالهای که وجود دارد این است که مبنای سنجش بهرهوری را چه کسی تعیین میکند؟ آیا بهرهوری نرمال تفسیرپذیر است؟ ممکن است از سمت کارفرما تعریف شرایط عادی بهرهوری متفاوت از تعریف پیمانکار باشد و همین مساله باعث ایجاد اختلاف شود. از طرف دیگر در صورتی که برنامه اولیه پروژه را معیار شرایط نرمال در نظر بگیریم، در بسیاری از پروژهها شرایط نرمال وجود ندارد.
1 دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید
سلام و خسته نباشید مطالبتون کاملا کاربردیه فقط کاش برای بعضی موارد نمونه محاسبات هم می گذاشتید و مثالی قابل لمس ارائه میفرمودید تا عملا ببینم و روشهای خودمون رو متناسب با روشهای شما میکردیم . ممنونم از وقت گرانبهایی که میگذارید